۱۴۰۳/۲/۲۶
Search
Close this search box.

هلدینگ چیست؟

هلدینگ واژه‌ای آشناست که شاید خیلی از شما در خبرها و مطالب اقتصادی شنیده باشید. حتی اگر برای نخستین بار قصد سرمایه‌گذاری داشته باشید قطعا با مفهومی به نام شرکت هلدینگ روبرو می‌شوید. معنی این کلمه به انگیسی دارایی، موجودی و مالکیت تعبیر می‌شود، اما اینکه شرکت‌های هلدینگ چه شرکت‌هایی هستند و در چه زمینه‌ای فعالیت می‌کنند؟ بحثی است که لازم است درباره آن اطلاعات دقیق داشته باشید.

هلدینگ‌ ها در چند شرکت که در یک زمینه مشترک فعال هستند، سرمایه‌گذاری می‌کنند. هر شرکتی که سهام مدیریتی یک یا چند شرکت را در اختیار داشته باشد، هلدینگ نامیده می‌شود. با هلدینگ سیمیا همراه باشید تا با این مفهوم و تفاوت آن با دیگر شرکت‌های سرمایه‌گذاری آشنا شوید.

هلدینگ چیست؟

هلدینگ نوعی شرکت سرمایه‌گذاری است. شرکت هلدینگ به شرکتی سهامی گفته می‌شود که شامل شرکت‌های زیرمجموعه دیگر بوده است و کنترل شرکت‌های زیر مجموعه مستقیما زیر نظر تیم مدیریت شرکت اصلی می‌باشد.

هلدینگ چیست؟

به بیان ساده‌تر می‌توان گفت :

شرکت هلدینگ ، شرکتی است که یک یا چند شرکت دیگر را تحت نظارت و کنترل خود قرار می‌دهد.

شرکت‌های هلدینگ نقش بسیار مهمی در اقتصاد مدرن جهانی ایفا می‌کنند. در این شرکت‌ها هیچگونه عملیات، فعالیت یا هر کسب و کار فعال دیگری انجام نمی‌شود و آن‌ها صرفا مالک دارایی‌ها هستند. این دارایی‌ها می‌تواند شامل موارد زیر باشند:

  • سهام سایر شرکت‌ها مانند شرکت‌هایی با مسئولیت محدود یا شرکت‌های مشارکتی
  • صندوق‌های سرمایه‌گذاری، صندوق‌های پوشش دهنده ریسک
  • سهام عادی، اوراق قرضه
  • املاک و مستغلات، مالکیت معنوی
  • برندها، اختراعات، علائم تجاری، حق کپی رایت و هر چیز ارزشمند دیگری
  • سایر سهام‌های مرغوب که متعلق به دارایی‌های شرکت هلدنیگ است

از مهم‌ترین و مرغوب‌ترین سهام‌ها در جهان، سهام شرکت جانسون و جانسون (Johnson & Johnson) است. در واقع یک شرکت هلدینگ است که وقتی سهام آن را خریداری می‌کنید، هیچ فعالیتی انجام نمی‌دهد.

شرکت جانسون و جانسون دارای سهام مالکیت ۲۶۵ کسب و کار مجزا است. این تعداد کسب و کار به ۳دسته اصلی یعنی لوازم بهداشتی، دستگاه پزشکی و دارو تقسیم می‌شود. مدیران اجرایی که نقش کلیدی و مهمی دارند در شرکت‌هایی هستند که تحت کنترل شرکت مادر جانسون و جانسون قرار دارد.

شرکت هلدینگ مادر قدرت و اختیارات فراوانی دارد. در واقع می‌توانند از طریق پایین آوردن هزینه سرمایه از شرکت‌های فرعی که زیرمجموعه‌شان هستند حمایت کنند. در این راستا لازم است شما با برخی از ویژگی‌های اصلی و مهم شرکت‌های هلدینگ آشنا شوید.

ویژگی های هلدینگ

ویژگی‌های شرکت هلدینگ

 

شرکت‌های هلدینگ دارای ویژگی‌های اصلی و مهمی می‌باشند که باعث تمایز و خاص بودن آن‌ها شده است. همچنین بین ویژگی‌های اصلی شرکت‌های هلدینگ دو مورد وجود دارد که باعث شده شرکت‌های هلدینگ مادر به دو دسته کلی تقسیم شوند.

در واقع دو مورد اول ویژگی‌های بیان شده از اصلی‌ترین ویژگی‌های شرکت‌های هلدینگ به شمار می‌رود.

نوع اول شرکت‌های هلدینگ، شرکت‌های سهامی هستند. که علاوه بر عملیات بازرگانی، بخشی از سرمایه خود را صرف خرید سهام در شرکت‌های دیگر می‌نمایند. به آن‌ها شرکت کنترل‌کننده نیز می‌گویند.

نوع دوم شرکت‌های هلدینگ نیز، شرکت‌های سهامی هستند، اما در این حالت تمام سرمایه خود را صرف خرید سهام در شرکت‌های دیگر می‌نمایند. فعالیت بازرگانی ندارند و به آن‌ها شرکت دارنده گفته می‌شود.

موجب حفاظت از دارایی‌های ما در برابر ورشکستگی شرکت‌های فرعی نیز می‌شود.

شرکت در راستای اقتصاد مقاومتی با هدف شناسایی هلدینگ‌ ها در رشد و توسعه کشور و تامین مالی برای رشد آن‌ها همایش ارزش آفرینی هلدینگ‌ ها را برگزار می‌کنند.

حال با دانستن برخی از ویژگی‌های شرکت‌های هلدینگ شاید این سوال ذهن شما را درگیر کند که چرا شرکت هلدینگ؟ اصلا چه مزایا و معایبی برای ما خواهد داشت؟ ما اینجا هستیم تا به سوالات شما در این باره پاسخ دهیم.

مزایا و معایب شرکت هلدینگ

در این قسمت ابتدا مزایای هلدینگ سرمایه‌گذاری را برایتان ذکر می‌کنیم. سپس به معایب آن می‌پردازیم. بعد از دانستن این مزایا و معایب اصلی لازم است شما با یک سری قوانین برای ثبت این گونه شرکت‌ها آشنا شوید. مزایای هلدینگ:

  • بهره‌مندی از معافیت‌های مالیاتی.
  • سهولت انحلال اجباری شرکت‌های تابعه، رعایت اصل مهم تنوع در سرمایه‌گذاری.
  • تضمین بازپرداخت وام‌ها با شرکت‌های تابعه.
  • یکپارچگی سیاست‌ها.
  • ریسک تشکیل این شرکت‌ها چون تولیدکننده یا خدماتی نیستند کمتر است.
  • امکان رعایت قوانین مختلف در کشورهای دیگر به دلیل وجود شخصیت حقوقی مستقل شرکت‌های تابعه.
  • حذف عملیات پرهزینه انتقال عنوان مالکیت املاک

ماب تاسیس و تشکیل شرکت هلدینگ:

  • مالیات در این شرایط به طور نسبی افزایش می‌یابد.
  • سهولت انحلال اجباری شرکت‌های تابعه.

انواع روش‌های مدیریتی برای اداره و کنترل شرکت تابعه

در ادامه نحوه اداره شرکت‌های تابعه به وسیله یک هلدینگ را بررسی می‌کنیم:

مدل برنامه‌ریزی استراتژیک هلدینگ

در این روش، شرکت مادر، نقش طراح اصلی برنامه‌ها را داشته و مسئولیت‌های شرکت‌های تابعه را مشخص می‌کند.

در مدل برنامه ریزی استراتژیک مدیران می‌بایست دارای اطلاعات کاملی از شرکت‌های تابعه باشند زیرا که کمبود دانش، سبب ایجاد خطرات اقتصادی می‌شود

مدل کنترل مالی هلدینگ

این روش افراطی‌ترین نوع تفویض اختیار است.

شرکت مادر، فقط در نقش یک سهامدار است و کنترل مالی شرکت مادر، به مواردی چون تخصیص سرمایه، تعیین اهداف اقتصادی، ارزیابی کارآیی و مداخله برای اصلاح بازار مالی محدود می‌شود. در این روش شرکت‌های تابعه با آزادی کامل به رقابت با یکدیگر می‌پردازند.

مدل کنترل استراتژیک هلدینگ

این روش بر پایه فرآیند توافق بر برنامه‌های اصلی طراحی‌شده توسط شرکت مادر استوار است. شرکت مادر با تسهیل ارتباطات و ایجاد اشتراک مساعی میان شرکت‌های تابعه، به ایجاد ارزش‌افزوده می‌پردازد.

در این مدل شرکت‌های تابعه برنامه‌های خود را بر اساس استراتژی‌های شرکت مادر تنظیم می‌کنند و شرکت مادر آن‌ها را مورد بازبینی و کنترل قرار می‌دهد.

مطابق این مدل، امور محوله بر اساس دو وظیفه کلی تنظیم می‌شوند:

  • توسعه و رشد شرکت هلدینگ و امور سرمایه‌گذاری
  • اداره شرکت‌های تابعه و تحت پوشش

سهام مدیریتی در شرکت هلدینگ

اکثر شرکت‌های سرمایه‌گذاری که در ایران تاسیس شده‌اند مانند شرکت سرمایه‌گذاری گروه توسعه ملی، صنعت و معدن ، نفت و گاز پارسیان، غدیر، معادن و فلزات و … در بخشی از سرمایه‌گذاری‌های خود به‌عنوان هلدینگ عمل می‌کنند.

برخی شرکت‌های هلدینگ دیگر مانند سیمان فارس هم هلدینگ‌ هایی هستند که شرکت‌های دیگری را اداره می‌کنند. بعضی شرکت‌ها هم نظیر بوعلی نه به قصد اعمال مدیریت که به قصد سود بردن از روند رشد سهام، سهام شرکت‌ها را خرید و فروش می‌کنند و بنابراین فاقد فعالیت هلدینگ هستند.

آیا ایجاد شرکت هلدینگ ایده خوبی است؟

هلدینگ بودن هم خوب و هم بد است.

هلدینگ‌ها از طریق کنترل شرکت‌های خود می‌توانند به هم‌افزایی و سود بیشتر برسند اما در عوض هزینه سربار آن‌ها به‌مراتب بیشتر است چون مدیریت شرکت‌های تابعه چندان هم ارزان نیست.

بعضی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری عادت دارند که بیش از ۵۰ درصد سهام شرکت‌هایی را که معمولا از نظر صنعت مشابه یا مرتبط هستند خریداری کنند مثل سفارس که یک هلدینگ سیمانی است.

راهنمای جامع ساختار سازمانی در شرکت‌های هلدینگ

ساختار سازمانی هلدینگ ، چهارچوب روابط حاکم بر مشاغل، سیستم‌ها، فرایندهای عملیاتی، افراد و گروه‌هایی است که برای نیل به یک هدف مشخص در سازمان تلاش می‌کنند.

در شرکت‌های هلدینگ، با توجه به ارتباط بین افراد در شرکت هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعۀ آن، آرایش ساختار سازمانی و نقش و ارتباط بین افراد می‌تواند در چابکی سیستم‌ها تأثیر بسزایی داشته باشد.

در این روش مجموعه استراتژی‌هایی طراحی می‌شود که بر اساس آن، کارها و فعالیت‌ها را به وظایف مشخصی تقسیم کرده و هماهنگی میان ‌آن‌ها را فراهم می‌کنیم.

باید توجه کرد که ساختار، صرفاً یک سازوکار هماهنگ نیست، بلکه توزیع قدرت در سازمان را نشان می‌دهد و فرایندهای سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

ساختار سازمانی به الگوهای روابط درونی سازمان، اختیار و ارتباطات دلالت دارد و روابط گزارش‌دهی، کانال‌های ارتباط رسمی، تعیین مسئولیت و تفویض اختیار تصمیم‌گیری را روشن می‌سازد.

اگر سازمان را به زنجیر تشبیه کنیم و هر بخش سازمان را حلقه‌‌ای از این زنجیر تصور کنیم، بدیهی ‌است کوچک‌ترین نقص در طراحی ساختار و روشن کردن وظایف هر بخش یا شخص، می‌تواند در استحکام این زنجیر خلل ایجاد کند و پیوستگی تمامی بخش‌ها را تحت تأثیر قراردهد.

توجه به این نکته ضروری است که در این روش، عملیات و فعالیت‌های داخل سازمان آرایش می‌یابد و خطوط مسئولیت و اختیارات هر شخص به شکلی مشخص تعیین می‌شود.

بنابراین فرهنگ ساختار سازمانی ‌باید پیش ‌از اجرای آن در سازمان، ایجاد شود تا همگان به تأثیر این موضوع اعتقاد کامل پیدا کنند. ساختار به مدیران نشان می‌دهد که مسئول سرپرستی چه کسانی هستند و به کارکنان، مدیران را می‌شناساند تا از آن‌ها آموزش و دستور بگیرند.

همچنین موارد هماهنگی هلدینگ بین‌ فعالیت‌های آن‌ها و بیان ارتباطات درون‌سازمانی از نظر گزارش‌دهی و گزارش‌گیری را به شکل درست و دقیق مشخص می‌کند.

از ویژگی‌های یک شرکت هلدینگ چابک، توان تسریع و تسهیل در تصمیم‌گیری، واکنش مناسب به محیط و حل تعارضات بین واحدهاست. با توجه به اینکه در یک ساختار سازمانی با آرایش درست، جریان اطلاعات با سرعت زیادی اتفاق می‌افتد، اصل چابکی سیستم خودبه‌خود در مجموعه ‌ایجاد می‌شود.

برای رسیدن به این هدف باید به موضوعات مهمی پرداخته شود که از جمله آن‌ها می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

  • محتوای کاری‌ و بازدهی هر پست تا چه اندازه باید استاندارد شود.
  • روش‌ها و اندازۀ بازدهی هر پست یا واحد باید چه میزان و به چه شکل باشد.
  • برای ایجاد هماهنگی و ارتباط میان پست‌ها و واحدهای مختلف چه مکانیزم‌هایی باید طراحی شود تا سرعت هماهنگی بین این بخش‌ها زیادتر باشد.
  • در طراحی بخش‌ها و مشاغل واحدها، باید دقت شود تا هر شغل با توجه به تخصصی بودنش، در بخش مناسب قرار بگیرد. همچنین پست‌های سازمانی در آن بخش باید تعریف شود.
  • مهارت‌ها و دانش‌های موردنیاز در هر بخش و هر پست سازمان که افراد باید بر اساس آن استخدام شوند، بررسی شود.
  • مکانیزم طراحی گروه‌بندی هر پست‌ در واحدها و واحدهای کوچک در واحدهای بزرگ‌تر مشخص شود.
  • باید میزان بزرگی هر واحد با توجه به فعالیت و درجه اهمیت آن طراحی شود.
  • موضوع مهمی که نباید از نظرها پنهان بماند، تعداد افرادی است که باید به یک مدیر گزارش دهند و زیر نظر او کار کنند. البته استانداردهای زیادی در دنیا با توجه به نوع مشاغل و مسئولیت‌ها تعریف شده است که می‌توان از آن‌ها نیز بهره برد.
  • باید میزان تفویض اختیارات و قدرت تصمیم‌گیری در هر واحد و مدیران آن تعیین شود. نکتۀ قابل تأمل در این بخش، این است که طراحی تفویض اختیارات باید به‌گونه‌ای صورت بگیرد تا در پایین‌‌ترین سطح سازمان نیز به شکل درست و کارآمد اجرا شود.
  • باید بخشی از توان تصمیم‌گیری مدیران صف به متخصصان ستادی و عملیاتی آن بخش انتقال یابد که در این تصمیم‌گیری، باید خود مدیران ارشد میزان انتقال تصمیم‌گیری در شرایط مختلف را به شکل کاملاً واضح به افراد زیرمجموعه منتقل کنند.

با توجه به اجرای نکات ذکرشده، ساختار سازمانی به شکل نمودار سازمانی که برای تمام سطوح سازمانی قابل فهم باشد، طراحی و اجرا می‌شود.

پس از گذر از این بخش باید با مطالعه بر روش‌های مختلف ساختار سازمانی نزدیک‌ترین روش به سیستم شرکت هلدینگ خود را انتخاب کنیم.

حتی گاهی ممکن است در هر شرکت زیر‌مجموعۀ هلدینگ، به فراخور نوع محصول، مسئولیت‌ها و خروجی شرکت‌ها، مدل‌های متفاوتی از ساختار سازمانی را طراحی کنیم. البته در چنین مواردی باید دقت کرد که در قسمت خروجی هر شرکت و ارتباط شرکت‌ها با شرکت مادر، نظم مشخصی وجود داشته باشد.

در این شرایط باید مجموعه‌ای از فعالیت‌ها را در یک گروه قرار داد و سپس گروه‌ها را با یکدیگر هماهنگ کرد. به این ترتیب سازمان از طریق تشکیل دایره‌ها یا گروه‌های ویژه، بخش‌های مختلف خود را به گروه‌های مختلف و تا حدی تخصصی، تقسیم می‌کند.

یکی از راه‌های منطقی برای چارت سازمانی شرکت هلدینگ این است که کارها را برحسب وظیفه به گروه‌های مهندسی، مالی، تولید، کنترل پروژه، خرید، کارگزینی و مانند این‌ها، تقسیم‌بندی کرد.

طبق تجربه تشکیل دوایر بر حسب نوع وظیفه در بسیاری از سازمان‌ها کارساز واقع می‌شود. از آنجا که در این روش بخش‌ها از انعطاف خوبی برخوردارند، با توجه به تغییر اهداف سازمان، وظایف گروه‌ها نیز تغییرپذیر است.

همچنین در روش دسته‌بندی کردن فعالیت‌های سازمانی شرکت هلدینگ بر مبنای تخصص، می‌توان با گماردن افرادی که دارای مهارت‌های مشابه هستند – در واحدهای مشابه- به‌گونه‌های مختلف صرفه‌جویی‌های اقتصادی کرد و بر میزان کارایی آن‌ها در مجموعه نیز افزود.

درصورتی‌که طراحی سازمان در شرکت، پروژه محور، محصول محور، مشتری محور یا حتی بر مبنای گستردگی جغرافیایی برنامه‌ریزی شده‌ باشد، به‌طورکلی طراحی ساختار سازمانی در هر یک از آن‌ها تغییر می‌کند.

در هلدینگ‌های تخصصی با وجود اینکه تمامی شرکت‌های زیرمجموعه در یک صنف یا موضوع تخصصی مشخص فعالیت می‌کنند، اما به دلیل اینکه موضوع عملکرد هر شرکت زیرمجموعه می‌تواند از تنوع زیادی برخوردار باشد، قطعاً نمی‌توان در همۀ شرکت‌ها از یک آرایش سیستم ساختار سازمانی استفاده کرد.

بنابراین بهترین حالت این است که در خود هلدینگ روش جمع‌آوری اطلاعات افراد و سازمان‌دهی آن‌ها مبتنی بر گروه‌بندی‌های تخصصی، فنی و توانایی‌های شخصی طراحی شود تا در زمان نیاز بتواند شرکت‌های زیرمجموعۀ خود را یاری کند.

در برخی از شرکت‌های هلدینگ با توجه به حساسیت نوع فعالیت آن‌ها، چه به لحاظ فنی و چه از نظر مدیریتی، باید نظارت و تقسیم وظایف تمام مراحل کار زیر نظر مقام مسئول و معاونی انجام شود که در آن موضوع تخصص کافی دارند و مسئولیت همه کارهایی را که در آن بخش انجام می‌شود، بپذیرند.

از مزیت‌های اصلی این شیوۀ گروه‌بندی در چارت سازمانی شرکت‌های هلدینگ افزایش میزان مسئولیت در خصوص عملکردهاست، زیرا تمام روند فعالیت‌های مربوط به یک پروژه یا محصول خاص زیر نظر و هدایت یک مدیر قرار می‌گیرد.

اگر کارهای یک شرکت هلدینگ به صورت ارائۀ خدمات باشد و نه تولید محصول یا ساخت پروژه، باید گروه‌های مستقلی تشکیل شده و برای هر یک وظایف و خط مشی‌هایی مشخص و ارائه شود و همۀ افراد زیر نظر یک مسئول یا مدیر واحد اداره شوند.

همچنین برخی شرکت‌ها با توجه به گستردگی فعالیت خود، بخش‌های خود را بر مبنای منطقۀ جغرافیایی گروه‌بندی می‌کنند. برای مثال، برخی از سازمان‌های بزرگ پروژه محور یا فروش، دایرۀ فعالیت‌های خود را در مناطق مختلف تقسیم‌بندی می‌کنند؛ برای مثال منطقۀ غرب، جنوب، شمال و شرق کشور و مدیرهای مستقلی را برای هر بخش از شرکت هلدینگ مستقر می‌کنند.

برخی شرکت‌های هلدینگ ناگزیرند گروه‌ها و زیرمجموعه‌های خود را بر اساس فرایند تولید تقسیم‌بندی کنند؛ مثلاً در یک پروژه، هریک از بخش‌های ساخت، تأسیسات، HSE، نظارت و… را به گروهی تقسیم کرده و سازمان آن بخش را راه‌اندازی می‌کنند.

به‌گونه‌ای که از زمان ورود کالا به یک پروژه، کنترل کیفیت کالای رسیده، انبارداری، اجرا، نظارت بر نحوۀ اجرا، کنترل‌های مضاعف کیفیت ساخت، ایمنی در پروژه، مدیریت زمان و هر آنچه به اجرای پروژه بستگی دارد، در حوزۀ مشخصی تعریف می‌شود.

البته با توجه به حجم کارها، این حوزه‌ها می‌توانند اشتراکاتی نیز باهم داشته باشند. افراد و مدیران هر گروه تمامی مسئولیت‌های آن بخش را می‌پ‍ذیرند و اجرا می‌کنند.

شیوۀ دیگری نیز برای گروه‌بندی چارت سازمانی شرکت‌های هلدینگ وجود دارد که سازمان بر حسب نوع مشتری گروه‌بندی می‌شود؛ برای مثال فعالیت‌های فروش در یک شرکت هلدینگ به صورت متمرکز مستقر می‌شود و باز در این شرکت دایره‌هایی تعریف می‌شود که عبارت‌اند از:

سازمان خرده‌فروشی، سازمان جذب سرمایه‌گذاران کلان، سازمان دریافت تسهیلات بانکی، سازمان فروش به بخش‌ها و ادارات دولتی، سازمان جذب برندهای بین‌المللی و سازمان‌هایی نظیر این.

درصورتی‌که شرکت حقوقی مستقلی در زیرمجموعۀ هلدینگ وجود داشته باشد، بر اساس نوع سرویس‌هایی که به شرکت‌های دیگر هلدینگ یا مشتریان خود می‌دهد، دایره‌های کاری خود را طراحی می‌کند.

مقصود این است که مشخص شود هر واحد یا بخش، مسائل خاص خود را مدیریت و اجرا می‌کند و کارکنان هر بخش از شرکت در کارهای ویژه‌ای تخصص دارند.

به این ترتیب افراد داخل سیستم و مراجعه‌کنندگان به هلدینگ و شرکت‌های زیرمجموعۀ آن، با توجه به نوع مسئله یا مشکلی که دارند، به‌راحتی متوجه می‌شوند به کدام واحد مربوط مراجعه کنند.

شایان ذکر است که می‌توان بخش‌هایی مانند خدمات پس از فروش، بهره‌برداری، صدای مشتری، بخش حقوقی و از این قبیل بخش‌ها ایجاد کرد که در خود هلدینگ مستقر شوند و به تمامی شرکت‌های زیرمجموعه سرویس دهند.

اما از طرف دیگر شرکت‌های سرمایه‌گذاری هستند که برخی افراد آن‌ها را با هلدینگ اشتباه می‌گیرند.

تفاوت شرکت هلدینگ با شرکت‌های سرمایه‌گذاری 

این شرکت‌ها منابع مالی موردنیاز برای شرکت‌های تولیدی و صنعتی را فراهم می‌کنند و به اصطلاح در آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

ولی شرکت‌های غیر سرمایه‌گذاری مستقیما به فعالیت تولیدی و صنعتی و خدماتی می‌پردازند.

ارزش پرتفوی بورسی یک شرکت هلدینگ سرمایه‌گذاری چیست؟

ارزش پرتفوی بورسی یک شرکت سرمایه‌گذاری عبارتست از ارزش روز و بازاری سهام شرکت‌های بورسی تحت تملک یک شرکت سرمایه‌گذاری.

برای محاسبه ارزش پرتفوی بورسی یک شرکت تعداد سهام تحت تملک در قیمت بازار سهم ضرب می‌شود.

در صورتی که ارزش پرتفوی بورسی بیشتر از ارزش روز بازار سهام موردنظر باشد نشان‌دهنده قابلیت رشد قیمت سهام شرکت سرمایه‌گذاری طی روزهای آتی خواهد بود.

ارزش پرتفوی غیربورسی یک شرکت سرمایه‌گذاری چیست؟

یک شرکت سرمایه‌گذاری ممکن است در زمینه‌ای غیر از سهام شرکت‌های بورسی فعالیت کند. در این حالت ارزش آن فعالیت‌ها و یا سهام آن شرکت‌هایی که خارج از بورس می‌باشند را پرتفوی غیربورسی می‌نامند.

رویکرد محافظه‌کارانه ‌‌در ‌ارزش‌گذاری فعالیت‌های غیربورسی استفاده از بهای تمام شده سرمایه‌گذاری می‌باشد. اما با توجه به وجود تورم بالا در ایران، پس از گذشت چند سال بهای تمام شده از ارزش واقعی سرمایه‌گذاری فاصله زیادی می‌گیرد.

رویکرد دیگر هلدینگ استفاده از نسبت p/e است.

یعنی برای محاسبه ارزش یک سرمایه‌گذاری غیربورسی، سود آن را در نسبت p/e شرکت‌های مشابه که در بورس فعالیت می‌کنند ضرب می‌کنند تا ارزش یک سرمایه‌گذاری غیر بورسی بدست آید. در نهایت مجموع ارزش سرمایه‌گذاری‌های غیربورسی از جمع ارزش هر یک از سرمایه‌گذاری‌ها بدست می‌آید.

شرکت‌های سرمایه‌گذاری معمولاً پرتفوی بورسی و غیربورسی خود را به صورت دوره‌ای از طریق ارائه اطلاعیه به بورس اعلام می‌کنند.

چگونه یک شرکت هلدینگ بسازیم؟

شرکت هلدینگ نهادی است که صرفا برای داشتن سهام در سایر شرکت‌ها وجود دارد و معمولاً یک شرکت سهامی است.

قوانین هر کشور در مورد اجازه تشکیل شرکت‌های هلدینگ متفاوت است. اگر شما علاقه‌مند به ایجاد یک شرکت هلدینگ هستید، اولین قدم درک فرآیند ادغام شرکت در کشوری است که قصد دارید دفتر مرکزی شرکت مادر را در آن مستقر کنید.

اسکرول به بالا